شهرسازی

وبلاگیست جهت اشتراک مقالات و معلومات علمی دانشجویان شهرسازی

شهرسازی

وبلاگیست جهت اشتراک مقالات و معلومات علمی دانشجویان شهرسازی

نقدی بر شهرسازی اسلامی

مقدمه: شهر یک نمونه زیبا از هنر اسلامی است. اسلام توسط بسیاری از محققین به عنوان دین شهری شناخته می شود که به رویه اجتمایی در عبادات فردی توجه دارد. اگرچه خداترسی و تقوا تنها معیار سنجش است اما به طور گسترده قابل قبول است که بیشتر آموزه های اسلام به بهترین نحو در زمینه های شهری تجربه شده است. عجیب نیست که اسلام تاکید خاصی به فرم و طراحی شهری دارد که این امر سبب کارایی و پاسخ گویی بیشتر شهر در مواجه با نیازهای اجتماعی_اقتصادی و فرهنگی می شود. این مقاله تحلیلی فضایی و عملکردی از شهر اسلامی ارائه می دهد.


داستان واقعی اسلام فریبنده پیچیده و شگفت انگیز است و بهترین راه برای شناخت آن استفاده از کتاب ها و عقایدی است که افراطی نباشند. بزرگترین اثری که هر تمدن از خودش به جا می گذارد هنر است چون هنر هیچگاه دروغ نمی گوید همان طور که در مورد یونان و روم هم دروغ نمی گوید.


اسلام در یکی از گرمترین نقاط دنیا که کمترین تعداد شهر را دارا بود ظهور کرد و پدیدآورنده های آن مردم صحرا بودند و حس و حالشان صحرایی بود اسلام تقویم خودش را دارد و و اولین روز این تقویم از عزیمت پیامبر (محمد(ص))بنیان گذار اسلام از جایی که به دنیا آمده بود یعنی مکه و ورودش به مدینه شروع می شود جایی که در آنجا مقیم شد و برای پیروانش یک خانه مهم بنا نمود که بعد ها به عنوان مهمترین عنصر شهرهای اسلامی شناخته شد((مسجد)).و این گونه شد که اولین شهر اسلامی شکل گرفت.


معرفی کلی


نفوذ اسلام در سرزمین های مختلف آسیایی، آفریقایی و اروپایی اثر پر قدریت و غیر قابل بازگشتی را بر توسعه شهری داشته است. بنا به عقیده محقققین و مورخین اسلام یک دین شهری است. آداب،عقاید و ارزش های مذهبی به خصوص آن هایی که در ارتباط با اجتماع و حکومت است بر گردهمایی اجتمایی تاکید دارد و بر کوچ نشینی و تفرق تاکید نمی کند شهرهای اولیه اسلام از قبیل شهرهای مغربی الفسطاط ،تونس و رباط برای تبلیغ اسلام بر پا شدند و نقش "قلعه ایمان " را بازی می کردند. این شهر ها برای استقبال از تازه مسلمانان به کار گرفته شده بودند به طریقی مشابه مدینه که مهاجران مکه را پذیرایی می کرد.برخی محققین آن ها را دارالهجره می خواندند ،مکانی که مسلمانان برای تجربه زندگی اسلامی به آنجا می آمدند و از طریق همین شهر ها اسلام به شمال آفریقا ، کل قاره آسیا و جنوب اروپا گسترش یافت . در نیجه این نقش مذهبی ، شهر های در حال پیشرفتی ظاهر شدند. در قرن 9 میلادی این نقش مذهبی با نقش سیاسی جابجا شد به طور مثال اقصی نقاط جهان اسلام ارتباط سنتی خود را با مرکز خلافت در شرق قطع کردند.جدایی ها و درگیری های ناحیه ای علاوه بر حجوم مداوم صحرانشینان یک فرایند انحطاط شهری را ایجاد کرد. اگر می خواهیم در مورد رشد ، گسترش و انحطاط شهرها سخن بگوییم ،بایستی شهر را به عنوان یک مکانیزم در نظر بگیریم که قواعد اجتماعی می توانند قدرت آن را تحکیم و حفظ کنند و مهم تر از آن ضرورت وجود یک ساختار قدرت خود عاملی برای توسعه یافتگی ، ایجاد و شکل گیری مراکز شهری است. این شرایط نا مساعد بقا و رشد شهرها را تضعیف می کند که خود میدان کارزاری برای این جدایی و درگیری هاست. سر بر آوردن یک پایتخت جدید اغلب به قیمت از بین رفتن پایتخت های موجود دیگر به دست می آید .ابن خلدون در مورد این می گوید: (( تمام سرزمین هایی که روستاییان و صحرانشینان (بادیه نشینان) در چند قرن اخیر تصاحب کرده اند را بنگرید : تمدن و جمعیت از آن ها رخت بر بسته است.))ثبات نصبی تنها در قرن 16 و با روی کار آمدن دولت عثمانی بدستد آمد . تمایل به احیاء خلافت قدیم علاوه بر دفاع در برابر اشغال سواحل شمال غربی آفریقا توسط اسپانیایی ها و پرتقالی ها ، عثمانی را قادر ساخت تا بر عمده مسلمانان کنترل داشته باشد(به جز ایران ،شبه جزیره عربستان و مراکش).با افزایش قدرت امپراتوری اروپا در قرن 17،نقش اصلی این شهر ها مهیا کردن نیروی نظامی برای مقاومت دولت عثمانی در برابر سلطه گری اروپاییان در دریای مدیترانه بود .این تلاش ها موجب از بین رفتن منابع محلی شد که خود موجب یک چرخه ی دیگر از انحطاط شهرها شد. در قرن 18 و اوایل قرن 19 شهرهای اسلامی دوره ای از گسترش بیماری ها و قحطی را تجربه کرد .(مانند همان قحظی هایی که در شمال آفریقا مشاهده می شود)این مسائل به دنبال خود موجب شد شهرهای اسلامی به چنگال قدرت های استعماری بیفتند . اتفاق نهایی، مرگ شهر اسلامی سنتی در حین معرفی ویژگی های ریخت شناسی ، اجتماعی_فرهنگی و اقتصادی بیگانه بود . شهرهای اروپایی موقعیت های جدیدی را به وجود آورد و به آرامی شهر های اسلامی از قابلیت های عملکردی خود تهی کرد . بعد از استقلال ، کشور های اسلامی در جست وجوی برای توسعه ، خط مشی مدرن سازی را پیش رو گرفتند که منجر به از خود بیگانگی مجدد از همان مقدار اندک شخصیت باقیمانده شهر اسلامی سنتی شد.


اصول شهرسازی اسلامی


تعدادی از فاکتور ها نقشی قاطع در شکل گیری و نظم دهی به طرح و فرم شهر اسلامی بازی می کنند. علاوه بر تاثیر ویژگی های توپوگرافی محلی و ریخت شناسی که پیش از بوجود آمدن شهرها وجود دارد ، شهر اسلامی منعکس کننده ساختار کلی اجتماعی_فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی جامعه تازه تاسیس است. به طور کلی این عوامل شامل موارد زیر است :


1-قواعد طبیعی


اولین اصل که بیشتر خصوصیات شهر اسلامی را تعریف می کند تطبیق فرم و طرح ساخته شده با موقعیت طبیعی شهر است که از طریق شرایط طبیعی و تپوگرافی بیان می شود. این عوامل از طریق تطبیق مواردی چون حیاط، تراس، خیابان ها و باغ ها با این شرایط اعمال می شود. این چنین عواملی برای فائق آمدن بر هوای گرم که بر سرزمین های اسلامی حکم فرما بود مورد طراحی قرار گرفت.


2-عقاید مذهبی و فرهنگی


این عقاید و آداب مذهبی مرکز زندگی فرهنگی را برای این مردم شکل می داد. بنابر این مسجد یک مرکزیت در سلسله مراتب سازمانی و فضایی پیدا می کرد . عقاید فرهنگی، زندگی عمومی و خصوصی را از هم جدا می کرد و این عقاید نظم فضایی را بین کاربری و قلمرو را تنظیم می کرد. بنابر این نقشه شهر متشکل از خیابان های باریک و بن بست ها می باشد که قلمرو عمومی و خصوصی را از هم جدا می کند. کاربری زمین بر جدایی مرد و زن تاکید دارد. در نتیجه فعالیت های اقتصادی که با معاوضه و حضور عمومی در ارتباط است از مناطق با کاربری مسکونی جدا می شود و در مناطق عمومی و خیابان های اصلی متمرکز می شود.


3-اصول نشات گرفته از قوانین شریعت


شهراسلامی همچنین منعکس کننده قواعد شریعت (قوانین اسلامی ) به صورت روابط فیزیکی و اجتماعی بین حوزه های عمومی و خصوصی ، بین همسایگان و گروه های اجتماعی است. اصل محرمیت به صورت یک قانون درآمده که ارتفاع دیوار ها را بالاتر از ارتفاع فرد سوار بر شتر تعیین می کند. این مورد به علاوه قوانین حقوق مالکیت ، فاکتور هایی هستند که تعیین کننده فرم شهراسلامی است.


4-اصول اجتماعی


سازمان اجتماعی جامعه شهری با گروه بندی بر اساس مشترکاتی چون هم خونی ، هم قومی و چشم اندازهای فرهنگی ، پایه ریزی شده بود. بنابر این توسعه در راستای رسیدن به این نیازهای اجتماعی مخصوصا همبستگی خویشاوندی ، دفاع ، نظم اجتماعی و آداب مذهبی بوده است. این گروه ها شامل عرب ها اهالی شمال آفریقا ، یهودی و دیگر گروه ها از قبیل آندلسی ها ، ترک ها و بربر ها ( به طور مثال در مغرب ) بودند. این امر به صورت ایده محلات انکاس پیدا می کند که در مشرق با عنوان Ahiaa و در مغرب با عنوان huma شناخته می شد . فاکتور هایی مثل ساختار خانواده گسترده ، محرمیت ، جدایی گذینی جنسی و فعل و انفعالات اجتماعی قوی در فرم متراکم خانه های حیاط دار معنی می شود سازمان اجتماعی جامعه شهری با گروه بندی بر اساس مشترکاتی چون هم خونی ، هم قومی و چشم انداز های فرهنگی ، پایه ریزی شده است .


مولفه های ریخت شناسی شهراسلامی


بحث در مورد اینکه شهراسلامی چیست و آیا اصلا شهراسلامی وجود دارد جای بحث زیادی دارد . به طور مثال لاپیدوس بیان می دارد که مسلمانان عرب منحصرا در شهر های جدید زندگی نمی کردند. بعضی از آن ها در اماکن موجود مثل روستاها زندگی می کردند. وی اضافه می دارد عرب ها یک نیروی محرک مشخص به شهرنشینی خاورمیانه دادند بدون اینکه منجر به یک افزایش کلی در سطح توسعه شهری شوند و بدون شهرها را با اسلام مورد تعریف قرار دهند .


هامدان بیان می دارد که شهر ها در دوره اسلامی امتداد شهر های از پیش موجود بوده است و برخی از ویژگی های ریخت شناسی آن ها به شهراسلامی به ارث رسیده است و بقیه در فرایند همگرایی ظاهر می شوند یک اطمینان رو به وفور در بین باستان شناسان و محققین شهری وجود دارد که فرم خیابان های شهری و طرح اینسولا به طور خاص ، تاثیر زیادی بر طرح خیابان های مدینه (شهر)مغرب دارد (به طور مثال تونس).


1-مسجد جامع


وجود مسجد در مراکز شهر یکی از نمونه های بارز شهرسازی اسلامی است ، در جوامع مسلمان با معماری منطبق با اصول اسلامی ، مسجد به ویژه مسجد جامع که اصلی ترین و بزرگترین محل عبادت آن شهر است ، در مهم ترین منطقه ساخته می شود. مسجد جامع قلب شهر اسلامی را تصرف کرده و معمولا توسط سوق(بازار) احاطه شده است به طور مثال مسجد zaitouna در تونس و مسجد جامع اصفهان در ایران. این مسجد مکانی است که نمازهای هفتگی جمعه در آن برگزار می شود و چسبیده به آن مدرسه است که آموزش های مذهبی و علمی را ارائه می کند.


2-بازار (سوق)


واقع در خارج از مسجد جامع که فعالیت های اقتصادی را در شهر عرضه می کند. کالاهای فروخته شده معمولا مطابق با طبیعت آن ها پخش می شود . اجناس مقدسی همچون شمع و عطر و بخور خوشبو و همچنین کالاهایی که توست کتاب فروشان و بافندگان فروخته می شود ، نزدیک به مسجد فروخته می شدند در حالی که دیگر اجناس در فواصل دورتر از مسجد ارائه می شوند. مناطق مرکزی همچنین محل تجمع فعالیت های اجتماعی از قبیل خدمات اجتماعی ، حکومتی ، تجارت ، صنایع دستی ، حمام ها و هتل ها (فندق) بودند.


از نظر جایگاه قرار گیری بازار به چهار دسته کلی تقسیم می شود :


1- بازار میان دو دروازه مانند الجزیره ، قاهره ، رباط


2- بازار میان یک دروازه و مسجد جامع شهر یا قصر حاکم مانند فارسی قدیم ، مدینه


3- بازار میان دو مسجد بزرگ و ارگ مانند اصفهان ، استانبول ، مکه


4- بازار میان مسجد جامع و ارگ مانند حلب ، بغداد و کویت


3-ارگ


که به عنوان قصبه نیز شناخته می شود ، نشان دهنده محل حاکم بوده است و با دیوارهای مخصوص به خود احاطه می شده است و بلوکی را به خودی خود ایجاد می کرده است با مسجد ، محافظین ، دفاطر و ساکنین مخصوص به خود . معمولا این قسمت در مرتفع ترین قسمت شهر نزدیک دیوار ساخته می شده است.


4-محلات مسکونی


این اماکن را بخش هایی که خانوارهای با کیفیت های زندگی خاص که بر اساس قرابت ها پایه ریزی می شود و رد همبستگی های شخصی ، علایق مشترک و وحدت اخلاقی مشترک ، ظاهر می شود ، معرفی می کند . این اماکن معمولا متراکم است و هر محله برای خود مسجد(تنها برای نماز یومیه مورد استفاده است )، مدرسه قرآنی (مدرسه)، نانوایی، مغازه و دیگر کاربری های مورد نیاز را دارد . حتی این محلات دروازه مخصوص به خود دارند که در شب ، بعد از آخرین نماز بسته می شود و در صبح زود در زمان نماز صبح بازگشایی می شود به طور مثال الجزیره و تونس . این محلات همچنین براساس قومیتها سازماندهی می شد . مسلمانان در محله خود و یهودیان در محله خود از این رو هر گروه می تواند عقاید فرهنگی خود را عمل و تقدیس کنند.


5- شبکه خیابانی


ارتباط بین این محلات و مراکز شهری توسط شبکه ای خیابان های باریک و پیچ در پیچ است که خود شامل خیابان های عمومی ، خصوصی و نیمه عمومی و بن بست ها می شود.


6- حصار


یک دیوار دفاعی مناسب با تعدادی دروازه که شهر را احاطه می کند.


7-مناطق پیرامونی


بیرون حصار قبرستان ها (قبرستان مسلمانان و یهودیان ) قرار داشت. همچنین بازار های هفتگی بیرون دروازه اصلی جایی که بیشتر بازار های حیوانات برگزار می شد قرار داشت .


محور هایی از شهرسازی اسلامی نیز هستند که تا یه حال مورد نقد و برسی قرار نگرفته اند از جمله:


1- جایگاه قبله رد توسعه شهر های اسلامی و تاثیر گذاری و تاثیر پذیری کالبد ها و فضاهای شهری متاثر از آن


2- جایگاه آب در توسعه شهر های اسلامی و رد معماری مسکونی در مرکز و حومه و ییلاقات شهری


3- جایگاه محرمیت در آیین نامه ها و استاندارد های طراحی معماری در کشورهای اسلامی


4- جایگاه مسجد در طرح های شهرسازی بخش های توسعه ای شهرهای اسلامی در سه ده ی گذشته


5- شناسه های دینی در سیمای و منظر بخش های توسعه یافته ی شهرهای اسلامی


6- جایگاه مدفن های شهدا در شهرهای اسلامی


7- بررسی نحوه حضور عناصر دینی در فضاهای تفریحی و سرگرمی


8- بررسی نحوه عناصر دینی در پارک ها و فضاهای سبز شهری


9- بررسی نحوه حضور عناصر دینی فضاهای آموزشی


10- برسی مولفه های دینی در سیمای شبانه شهرهای اسلامی


انتقاد هایی بر شهر های اسلامی


اندیشمندان غیر اسلامی


1- از آنجا که صنعت زیارت از اهمیت زیادی برخوردار است. شهر های زیارتی (مثل مکه و مدینه و کربلا) نقش مهمتری در بسط و گسترش قدرت اسلام بر عهده دارند. برای ایجاد اعتقادات راسخ و مستحکم در اذهان توده آدمی به چیز هایی که دارای زیبایی بصری باشند نیاز است ایمان توده ای که برچیزی جز اعتقادات استوار نباشد ضعیف و مردود است. اما اگر قدرت اسلام در مساجد و ساختمان های با شکوه باشکوه و یادمان های زوال ناپذیر بیان کالبدی یابد و شواهدی که به ظاهر تجلی قدرت خلاقه خداست وجود داشته باشد ایمان رشد کرده و تقویت می شود و چون یک رسم از یک نصل به نصل بعدی رسوخ یافته و تمامی جهان آن را پذیرفته و بدان احترام خواهند گذاشت. بناهای زیبا و باشکوه که حاصل زیبایی و تناسب احجام فضایی باشد سبب ترفیع مقام شهر می گردند.


2- خشک بودن قوانین اسلامی که دست شهرسازان را برای اجرای پروژه های شهری بسته است (اشاره به زمین های وقفی و درون گرایی در اسلام و...)


3- ساخت شهرهای اسلامی تقلیدی کورکورانه از شهرهای مسیحی است.( اشاره به نقش کلیسا در شهرهای مسیحی)


و...


اندیشمندان اسلامی


این دسته از محققان مؤتقدند بعضی از شهرهای اسلامی با تقلیدی کورکورانه از شهرهای آمریکایی و اروپایی و نادیده گرفتن ارزش ها و اعتقتدات اسلامی شهر را از هدف والای خود که همان تقویت ایمان و معنویت است دور ساخته و دچار غرب زدگی کرده است.


منابع


1- Bastakia


2- Fischel 1945


3- Fischel 1956


4- Hodgson 1974


5- Sjoberg 1960


6- المقدمه ابن خلدون


7- تاریخ شهر و شهرسازی جهان اسلام: پائولو کوئنتو


8- مقاله دکتر بحرینی 1370


9- Hakim 1986


10- هویت کالبدی شهر :دکتر مهتا میر مقتدایی


11- پارادایم های شهر اسلامی(حسین سلطان زاده)


12- آیه های زندگی :حسین اسکندری


13- فیسچل" درآمدی بر شهر اسلامی"در نشریه همگامان"، مترجم دکتر رابعه سهود


نویسنده: آقای فرزاد احسان زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد